چهره پریشان و گریان سوگل طهماسبی /سوگل طهماسبی با کودکی دی بغل
سوگل طهماسبی بازیگر ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون است. سوگل طهماسبی تصویر زیر را در صفحه رسمی خود منتشر کرد. سوگل طهماسبی با انتشار این عکس از فیلم نجلا نوشت:
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم
گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخم هایی که نشمرده ایم
بیوگرافی سوگل طهماسبی
نام اصلی : سوگل طهماسبی
زمینه فعالیت : تئاتر، سینما و تلویزیون
تولد : ۲۵ بهمن ۱۳۶۴ اصفهان
ملیت : ایرانی
پیشه :بازیگر
سوگل طهماسبی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
سوگل طهماسبی (زادۀ ۲۵ بهمن ۱۳۶۴ در اصفهان) بازیگر ایرانی تئاتر، سینما و تلویزیون است.
بزرگ شده اهواز و فوق دیپلم گرافیک هستند. سال اول دبیرستان در اهواز موفق به دریافت جایزه از جشنواره تئاتر استان می شود. داور این جشنواره مریم معترف بودند و کیانوش عیاری نیز در این جشنواره حضور داشتند که سوگل طهماسبی برای بازی در سریال روزگار قریب انتخاب می شود. به این ترتیب اولین تجربه حرفه ای سوگل طهماسبی با سریال روزگار قریب آغاز می شود.
گفتگو با سوگل طهماسبی
*کمی از سوگل طهماسبی بگو؟
سوگل طهماسبی در فصل سرد اما زیبای زمستان بدنیا آمده است(25 بهمن ماه 1364) در اهواز،فوق دیپلم گرافیک دارد و دانشجوی انصرافی رشته تدوین،سوگل سه تا خواهر و برادر دارد به نام های سحر،ساغر،سینا
*فکر می کنی مردم و یا شاید هم طرفدارای خاصت چه تصویر ذهنی از سوگل طهماسبی توی ذهنشون داشته باشند؟
یه دختر ساکت،مظلوم و معصوم،من خودم شیطنت های خاص خودم را دارم و اگه یه کمی شیطنت کنم و جنب و جوشم زیاد باشه همه این را می فهمند چون از من توقع همان نقش هایی را دارند که من بازی کردم،شاید این معصوم و مظلوم بودن درباره نقش هایم باشه اما خودِ واقعی سوگل هم شیطونه و هم جنب و جوش زیادی دارد.
*برای سوگل طهماسبی شده چه هزینه هایی را پرداخت کردی؟
همه چیز به هزینه های مالی ختم نمی شود،من برای رسیدن به حالا خیلی تلاش کردم،از خیلی از اتفاقات گذشتم و صبوری کردم،بازیگری از خودگذشتگی زیادی می خواهد،شاید بیشترین چیزی که من در این راه دادم این بوده که اگر قرار بود من از صد در صد زندگی ام لذت ببرم فقط شاید از 30 در صد آن لذت بردم،وقتی بازیگر می شوی یعنی همه چیز زندگی ات درگیر این کار می شود،شاید دلت می خواهد یک مهمانی بروی،عروسی فامیل،به دنیا آمدن کسی و یا حتی اگر کمی تلخ هم نگاه کنی در ختم کسی باشی اما گاهی شرایط کاری نمی گذارد و این یعنی همان هزینه دادن،همان از خودگذشتگی که نمی شود منکر آن شد،تحمل و دوری از خانواده!نمی دونم اسمش اگر هزینه است برای هر کسی که کارش و حرفه اش به سینما و هنر بازیگری ختم می شود گران است.(سکوت می کند)
سوگل طهماسبی زادۀ ۲۵ بهمن ۱۳۶۴ می باشد
* دغدغه این روزهای سوگل طهماسبی چیه،توی ذهنت چه نقش هایی هست که دوست داری بازی کنی ؟
اول از همه دوست دارم که کارهایی متفاوتی را بازی کنم،کارهایی که وجه دیگری از سوگل را نشان بدهم،این که اگر کاری به من پیشنهاد شد همه انرژی ا م را بگذارم و همه دغدغه ام این باشه که سکانس به سکانس آن کار خوبی باشه و من کار خوبی را بازی کنم،خیلی دوست دارم یک نقش منفی خوب بازی کنم،منفی خوب پُر کار،نقشی که در عین منفی بودن و سیاه بودن آنقدر جای کار و بازی داشته باشد که مدام در تلاشم باشم برای رسیدن به آنِ واقعی آن نقش.من پیش از این یک نقش تقریباً منفی را تجربه کردم اما خیلی دوست دارم منفی مطلق باشد،نه خاکستری باشد و نه حتی سیاه،منفی مطلق.این تجربه را نمی دانم کی و چه زمانی به دست می آورم ولی چیزی است که دوست دارم در بازیگری به آن برسم.
*دوست داری در کارنامه کاری ات نام چه کسانی دیده شود؟
خیلی دوست دارم با کسانی کار کنم که به من یاد بدهند و برای من خروجی خوبی داشته باشد،خیلی دوست دارم یک بار دیگر تجربه بازی با حسین سهیلی زاده نصیبم شود برای این که احساس می کنم او چیزی فراتر از کارگردان است،وقتی کسی خوب است باید درباره اش خوب هم گفت،حسین سهیلی زاده اعتماد می کند و نتیجه اعتمادش را هم می بیند،در سینما خیلی دوست دارم با بیژن میرباقری،مهدی کرم پور کار کنم،از بین بازیگران خیلی دوست دارم این سعادت نصیبم شود تا در کنار پرویز پرستویی کار کنم و فقط و فقط یاد بگیرم و مهتاب کرامتی،این زن بی نظیر است،در فیلم سینمایی " زندگی خصوصی آقا و خانم میم" دو سکانس را باهاش بازی کردم و این قدر این همبازی شدن به من چسبید که دوست دارم این تجربه یک بار دیگر هم نصبیم شود.
*من گفتگوهایی متفاوتی را از تو خواندم و چیزی که برای من جالب بوده اینکه تو هیچ وقت دغدغه عکس روی جلد را نداشتی،تأثیر مطبوعات را برای خودت چقدر خوب می دانی؟
یک بازیگر هم دوست دارد دیده شود و هم این که با گفتگوهایی که می کند حرفی برای گفتن داشته باشد،وقتی که گفتگوی یک بازیگر را می خوانی و عکس او را روی جلد یک مجله می بینی به طبع کارهایش را پیگیری می کنی،اما درباره خودم و این که دغدغه روی جلد را نداشتم بیشتر به همان ماندگار شده فکر کردم،مثلا آتنه فقیه نصیری را نگاه کن،من ندیدم دغدغه گفتگو،مصاحبه،عکس را داشته باشد اما همیشه با بازی اش کاری می کند که به فکر بروی،چرا او ماندگار است،چرا همیشه خوب بازی می کند!من هم اوایل ورودم خیلی به این فکر می رفتم که مصاحبه کنم،حرف بزنم،عکس بگیرم اما حالا نه بیشتر به همان ماندگار بودن فکر می کنم.
*بهترین درسی که از زندگی گرفتی؟
این که به هر کسی اعتماد نکنم،من خیلی قبل تر از این دنیا را خیلی سفید و خوشگل می دیدم و همیشه این را از زبان بزرگترها شنیده بودم که زندگی به این زیبای نیست که فکر می کنی،درسته که باید به دیگران اعتماد و اطمینان کرد ولی نه دیگه تا این حَد!! از زندگی یاد گرفتم تا چیزی برایم به یقین کامل نرسید اعتماد نکنم و زندگی را کمی موشکافانه تر ببینم.
*زندگی خوب خیلی چیزها به آدم هدیه می کند،زندگی به سوگل طهماسبی چه هدیه هایی داده؟
هر جای این زندگی را نگاه می کنی برایت هدیه است،زندگی با کسانی که دوستشان داری،کاری که برایش از جان مایه گذاشتی،دوستانی که با گذشت زمان دیگر معنی دوست را ندارند و تبدیل می شوند به رفیق و چیزی که از مرز دوستی گذشت و شد رفاقت مو لای درزش نمی رود،زندگی خوب،سلامتی،خوب و شاد بودن مردم همه این ها یعنی هدیه خدا و برای من هم همه این ها وجود دارد،خانواده ام،دوستان و رفقایم،کارم و مردمی که به خاطر آنها کار می کنم و خودِ خدا یعنی یک هدیه باور نکردنی و تمام نشدنی.
*و حرف آخر
یک دنیا ممنون از تو به خاطر این گفتگو، از همه آدمهایی که کمک کردند که به اینجا برسم تشکر می کنم،حتی کسانی یک سهم کوچک داشتند قد یک یاد کردن از من!از مردم خوبی که انرژی ها و محبت هایشان تمام نمی شود از بس که خوبند،از خانواده عزیزم،از همه چیزم و همه کسم هستند ممنونم و فقط می گویم تشکر و تشکر،نمی دانم ته دوست داشتن چقدر است و کجاست اما متعلق به هر جایی که هست من،سوگل طهماسبی همان قدر دوستتان دارم.شاد باشید و با شادی واقعی زندگی کنید.
فیلم شناسی سوگل طهماسبی
سینما
سال | سینما |
۱۳۹۱ | چارسو (فرهاد نجفی) |
۱۳۹۰ | زندگی خصوصی آقا و خانم میم (سید روح الله حجازی) |
۱۳۸۸ | دختران (قاسم جعفری) |
۱۳۸۶ | – پرچم های قلعه کاوه (محمد نوری زاد) |
مجموعۀ تلویزیونی
سال | مجموعۀ تلویزیونی |
۱۳۹۱ – | ستاره حیات (جواد ارشاد) |
۱۳۹۱ | بال های خیس (مجموعه تلویزیونی) (عباس رنجبر) |
۱۳۹۰ | مهرآباد (مجموعه تلویزیونی) (سید فرید سجادی حسینی) |
۱۳۹۰ | ساعت فراموشی (عباس رنجبر) |
۱۳۸۹ | فاصله ها (حسین سهیلی زاده) |
۱۳۸۸ | خانه بی پرنده (کاظم معصومی) |
۱۳۸۷ | مثل هیچکس (عبدالحسین برزیده) |
۱۳۸۳ | زائر سرای ممتاز (حمید بهمنی) |
۱۳۸۳ | یوسف پیامبر(ع) (فرج الله سلحشور) |
۱۳۸۱ | روزگار قریب (کیانوش عیاری) |
تله فیلم های
سال | تله فیلم |
۱۳۹۲ | سرزمین بارانی (جواد مزدآبادی) |
۱۳۹۱ | عاشقی در وقت اضافه (صمد یاری) |
۱۳۹۱ | نیمه شب (سیامک صرافت) |
۱۳۹۱ | لباسی برای خدمت (هادی شریعتی) |
۱۳۹۰ | کلاس سوم ب (غلامرضا رمضانی) |
۱۳۹۰ | دو خرمای نارس (سید مجید امامی) |
۱۳۹۰ | این هفت نفر (سیامک صرافت) |
۱۳۹۰ | گنجینۀ پنهان (جواد مزدآبادی) |
۱۳۹۰ | کور گره (جمشید محمودی) |
۱۳۹۰ | بوسۀ باد (حسین عامری) |
۱۳۹۰ | برهوت (شهرام شاه حسینی) |
۱۳۹۰ | گردنۀ خان (حسین تبریزی) |
۱۳۹۰ | مردان نمکی (سامان سالور) |
۱۳۸۹ | سکوت مطلق (جواد مزدآبادی) |
۱۳۸۸ | رهایی از زمین (محمد قاسمی) |
۱۳۸۸ | دم زری (غلام رضا رمضانی) |
۱۳۸۸ | تنهایی رود (علیرضا رزازی فر) |
۱۳۸٧ | قبل از غروب (محمد جواد کاسه ساز) |